مرکز عشق

مرکزعشق

مرکز عشق

مرکزعشق

دل

تو را از دور می بینم صدایم در نمی آید

نشسته بر دلم خاری که هرگز در نمی آید

ز عشق خانمانسوزت همیشه در تب و تابم

از ناخوانده مهمانی که از دل بر نمی آید

  دلم هرگز نیاسودست از این عشق نا فرجام

ز دل فریاد بر خیزد مرا باور نمی آید

نمی دانم ز بخت بد شکایت با که باید برد

خداوندا رهایم کن که عمرم سر نمی آید

دوانده ریشه در قلبم شده چون خار در جانم

جیگر می سوزد و بر سر از این بدتر نمی آید

نظرات 1 + ارسال نظر
hossein سه‌شنبه 23 مهر 1387 ساعت 11:18 ب.ظ http://efs.pib.ir

سلام دوست عزیز من دوست دارام با شما تبادل لینک کنم آمار ما روزی 2000 اگه دوست داشتی به ما سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد