مرکز عشق

مرکزعشق

مرکز عشق

مرکزعشق

مثل اون موج صبوری که وفا داره به دریا
تو مهی مثل حقیقت مهربونی مث رویا


چه قدر تازه و پاکی مث یاسای تو باغچه
مث اون دیوان حافظ که نشسته لب طاقچه


تو مث اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر
مث اون حرفی که ناگفته می مونه دم اخر


تو مث بارون عشقی روی تنهایی شاعر
تو همون ابی که رسمه بریزن پشت مسافر


مث برق دو تا چشمی توی یک قاب شکسته
مث پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته


مث اون مهمون خوبی که می اد اخر هفته
مث اون حرفی که از یاد در و پنجره رفته


مث پاییزی ولیکن پری از گل های پونه
مث اون قولی که دادی گفتی یادش نمی مونه


تو مث چشمه ابی واسه تشنه تو بیابون
مث یه اشنا تو غربت واسه یه عاشق مجنون


تو مث یه سر پناهی واسه عابر پیاده
مث چشمای قشنگی که تو حسرت یه سیبه


چشمه چشمای نازت مث اشک من زلاله
مث زندگی رو ابرا بودنت با من محاله


یه روزی بیا تو خوابم بشو شکل یک ستاره
توی خواب دختری که هیچ کس و جز تو نداره


تو یه عمره می درخشی تو یه قاب عکس خالی
اما من چشمام و دوختم به گلای سرخ قالی


تو مث باد بادک من که یه روز رفت پیش ابرا
بی خبر رفتی و خواستی بمونم تنهای تنها


تو مث دفتر مشقم پر خطای عجیبی
مث شاگردای اول کمی مغرور و نجیبی


دل تو یه اسمونه دل تنگ من زمینی
می دونم عوض نمی شی تو خودت گفتی همینی


تو مث اون کسی هستی که میره واسه همیشه
التماسش می کنی که بمون اون می گه نمی شه


مث یه تولدی تو مث تقدیر مث قسمت
مث الماسی که هیچ کس واسه اون نذاشته قیمت


مث نذر بچه هایی مث التماس گلدون
مث ابتدای راهی مث اینه مث شمعدون


مث قصه های زیبا پری از خوابای رنگی
حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی


پر نازی مث لیلی پر شعری مث نیما
دیدن تو رنگ مهره رفتن تو شب یلدا


بیا مثل اون کسی شو که یه شب قصد سفر کرد
دید یارش داره می میره موندش و صرف نظر کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد